توانایی ترسیم و گچ بری طرحهای مختلف
در طراحی رابطهای متقابل، بین دیدن، تجسم بخشیدن و بیان کردن وجود دارد، نتیجه کار با نظم یافتن، که با درک فرایند طراحی و اهدافی که برای آن می تواند مورد استفاده قرار گیرد آغاز میشود.
ما در طراحی تحقیقی و یا کاوشی (توانایی ترسیم و گچبری طرحهای مختلف) که با دید جستجوگرانه دست به آن می زنیم قادر هستیم نقاط دید مختلف و متنوعی ببینیم یا به ذهن آوریم. این نقاط دید انتخابی، ما را در ارائه و عرضهی اندیشهها و تصورات بصریمان انعطاف پذیر میکند. در عین حال، هر یک از این نقاط دید در توانایی خود برای سهولت بخشیدن به پیشرفت ایده، با دیگری متفاوت است.
عمل طراحی (توانایی ترسیم و گچبری طرحهای مختلف)، فرایند خلاق از تجسم است، این فرایند، کاغذ سفید را به یک تخیل بصری که میتواند ارتباط برقرار کند، آگاهی و آموزش دهد، یا ایجاد خشنودی کند، تغییر میدهد. منبع تخیلی را که ما به تصویر میکشیم، ممکن است شیء باشد در جلوی رویمان، یا خاطره ای بصری از تجربهای گذشته و یا خیلی معمولیتر، تلفیقی از ادراک و تخیل باشد.
ما با دیدن تصاویر، دریافت و کشف آنها نسبت به گسترش و تجسم تصاویر میتوانیم آنچه را که می بینیم درک نماییم. تصاویری را که “طراحی” می کنیم این توانایی را به ما می دهد تا اندیشه ها و تصورات خود را بیان کرده و به ایجاد نوعی ارتباط دست یابیم.
طراحی بدون هیچ یک از ابزار ماشینی، صرفا بوسیله دست آزاد انجام میشود. در طراحی با دست میتوان از سادهترین وسایل و ابزار به عنوان کوتاه ترین شیوه در بیان اندیشه ها و ادراکات بصری استفاده نمود. دقیقا همان طور که ما نوشتن را یاد گرفتهایم، میتوانیم مهارتهای طراحی با دست آزاد را نیز کسب نماییم و با تمرین مکرر، پیشرفت نماییم. طراحی نیاز به ابزار آلات و نبوغ درونی ندارد. بلکه بیشتر به زمان، شکیبایی و رغبت به تمرین و پشتکار شخص بستگی دارد. آنچه که بیشترین اهمیت را دارا می باشد، شناخت شیوهای است که دیدن هوشمندانه و تفکر بصری را با یکدیگر در فرایند خلاق طراحی، جمع میکند.
در طراحی میبایستی رعایت برخی نقش های گچ بری را نمود که کاملا گرد و در واقع سه بعدی است و باید به صورت لایه-لایه در سه تا شش لایه و گاه بیشتر و هر یک جداگانه ساخته شود.
نقشها گاه کاملا بغرنج است، پنج تا شش جزء در هم بافته شدهاند و در جهات مختلف و متضاد سیر میکنند. گچ بُر باید پیش بینیکند که شکلهای نهایی از نقطههای شروع در نخستین (عمیق ترین) لایه چگونه تکوین خواهد یافت، وقتی به سطح می رسد و با سایر اجزاء جمع میشود باید در کدام نقطه پدیدار شود و باید شبیه چه چیزی باشد. حافظه و تخیل و دقت لازم است تا حاصل کار معقول و یکدست باشد و نه آشفته و درهم؛ چون بدیهه سازی بر نظم و برنامه ریزی دقیق فائق آید، خطر آشفتگی و ابهام وجود خواهد داشت.
هیچ کس طبق دستور طراحی نمیکند زیرا یادآوری چنین دستورات درهم و برهمی در مغز به هنگام طراحی کاری مشکل است. باید به خاطر داشته باشید که راههای زیادی برای طراحی وجود دارد که در این مجموعه نوشتهها با آن روبرو خواهید شد. از طریق کار کردن با آنها جذب سیستم طراحی خودتان خواهید شد. ما نمیتوانیم تمام دانش خود را به یک باره بیاد بیاوریم آنچه که میتوانیم انجام دهیم تمرکز روی مدل و تکیه به چشمانمان است. کلیدهای طراحی اساسا فراگیری روشن تکیه به چشم ها و فراگیری راههای مختلفی است که میتواند این تکیه کردن را تقویت نماید. طراحی در اصل روند دیدن است و نه به کارگیری اصول کلیدهای دیگر-نظیر دوباره کشی تصور کردن، ترکیب و نقشه واری-در واقع محصول مستقیم دیدن است که به زبان طراح درامده است. آنها را میتوان به تدریج و با گام ها راحتی فرا گرفت.
طرح DESIGN
در گذشته، معنای این واژه محدود بود به ترسیم مقدماتی انگاری که به ذهن هنرمند میآید (طرح باطنی نیز در ارتباط با همین معنا مصطلح شد).
ولی امروزه، “طراحی” در معنای وسیع تر از “ترسیم” به کار برده می شود، و بر روند سازماندهی عنصری چون، خط، شکل، رنگ، فضا و بافت، با تکیه بر “اصول طرح” دلالت دارد. این اصول بر حسب ویژگیهای هر یک از قالب های هنری کمابیش تغییر میکنند. با این حال، تعادل، ریتم، تناسب، هماهنگی را عام ترین اصول طرح میدانند. نکته قابل توجه آنکه وحدت شرط اساسی هر طرح محسوب میشود [با این تعریف، طرح در معنای امروزی با ترکیب بندی مترادف است.]
اصل تغییر
اصل تغییر در طراحی و توانایی ترسیم و گچبری طرحهای مختلف یکی از موارد ذهنی است. ذهن انسان با توانایی های خاص خود و با بهرهگیری از قوانین حاکم بر ذهنیت و عینیت، می تواند تغییرات مناسب را ایجاد کند. تغییرات حاصل در الفبای تصویر صورت گرفته و میتواند کیفیت عناصر را در طراحی دگرگون نماید. دگرگونی در حالت های تصویر که با تغییر دادن خطوط، نور و بافت و ترکیب بندی و تغییر دادن رنگ زمینه انجام میشود، میتواند یک طرح را به صورت های مختلف نمایان نماید.
رعایت این اصول در توانایی ترسیم و گچبری طرحهای مختلف به ما کمک خواهد کرد تا از قدرت نامحدود این عناصر بهره جسته و در بیان حالتهای انسانی و عاطفی، بتوان از نبوغ خود استفاده نمود و تنوعی در طرحها بوجود آوریم. با قاطعیت میتوان گفت، طراحی که از این اصول و قواعد بی خبر باشد و تمرین و تجربه لازم را در این زمینه کسب ننموده باشد. نمیتواند از عهده بیان حالت ها و عواطف و مکنونات قلبی و وجدانی و احوال شهودی خویش براید با مراجعه به تاریخ طراح و تحلیل نمونههایی که با این اصول ایجاد شده است. مطلب برای ما روشن خواهد شد. رعایت این قوانین در یادگیری و اصول طراحی میتواند همراه هر آنچه طراح به ذهن خود خطور می نماید را بیان نماید. این قواعد در کنار هم با هم و در ارتباط با هم عملی هستند. در این زمینه طراحان موفق خواهند شد که بتوانند ارتباط درست و کاملی بین قواعد برقرار کنند و از این ارتباط در جهت بیان معانی بیشترین بهره را ببرند.
مراحل طراحی آزاد
طراحی آزاد ابتدایی ترین شیوه در طراحی است که اغلب افراد ناخودآگاه به این نوع طراحی میپردازند. در اکثر اوقات افراد ناخواسته نقش هایی بر کاغذ یا سطوح دیگر ترسیم کردهاند. شاید به شکلها و نقشهایی که ابرها به وجودشان می آورند نگاه کرده باشیم، شکل هایی که شباهت زیادی با نقش های طبیعی یا مصنوعی دارند و شکل های ذهنی خاصی را برای ما تداعی میکنند.
اولین پله در آموختن طراحی ذهن صفحه یا نقش یا زمینه ای که بطور اتفاقی بسراغ طراح میآید و خود را در معرض دید و شناخت طراح قرار میدهد. حال، دست و ذهن طراح است که باید شکل یا شکل های مناسب را تشخیص داده و آنها را ترسیم کند.
زمینه سازی
یکی از روشها، تکنیکها و وسایل متنوعی است که طراح میتواند از هر نوع وسیله اثرگذار و اثرپذیر برای زمینهسازی بهره بگیرد.
شناخت شکل
یکی دیگر از مراحل طراحی در توانایی ترسیم و گچبری طرحهای مختلف میباشد. این مرحله برعکس مرحله اول. کاملا آگاهانه و با محاسبه های دقیق همراه است، در واقع در این مرحله، زمینه روبروی شما است. این شما نیستید که موضوع طراحی را انتخاب میکنید، بلکه نقشهای زمینه است که برای ما تکلیف تعیین مینمایند. ما بامحاسبههای دقیق که برایند الفبای تصویر و نیروهای آن هستند، به کشف شکلهای موجود در زمینه میپردازیم و توسط آن شکل را مناسب انتخاب نموده و با بررسی نقطهها، خطها، سطحها، حجمها، بافتها، نورها و رنگها و با درک نیروهای تصویر (حرکت، ریتم، تضاد، هماهنگی، تعادل، تقارن، توازن، تناسب و توسعه) به طراحی میپردازیم، گاهی اوقات ممکن است با یک محاسبه اشتباه بافتی نزدیک به طبیعت تبدیل به شکلی مصنوعی شود. همچنین زمینه ای که نیروی حرکت دارد، ممکن است با انتخاب شکلی ساکن و راکد کاملا تغییر نموده و باعث نابودی تمامی انرژی های موجود در آن شود. بنابراین، انتخاب طراحی باید به گونهای باشد که حداکثر استفاده از نیروها و امکانات موجود در زمینه انجام پذیرد، بدون این شناخت و محاسبه، رابطه لازم میان مبانی هنرهای تصویری و شیوه طراحی ذهن برقرار نمیشود و شکل بدست آمده کاملا جدا از زمینه حتی بدون ارتباط با طراحی خواهد بود. این مهم ترین در روش طراحی آزاد است.
ترسیم شکل
سومین مرحله که بعد از شناخت شکل یا شکلها انجام میپذیرد ترسیم آنهاست. گاهی لازم است به شکل های شناخته شده، شکلهای دیگری افزود. گاهی نیز لازم است قسمتهایی را حذف یا تکمیل کرد. افزودن شکلهای جدید و حذف بعضی از آنها با ابزارهای خاصی صورت میگیرد.
در اینجا طراح است که در ترسیم عناصر مثبت و منفی باید نیروها را محاسبه نموده که نه تنها به زمینه و شکل ها آسیب رسیده بلکه شکلهای کشف شده بتوانند به بهترین صورت ممکن درآیند.
خط
خط، اصلی ترین چیز در طراحی است که نقش اساسی را در شکل دادن ادراکات ما و نیز اجرای طراحیها ایفا میکند. و بوسیله آنها، آنچه را که میبینیم نظم داده تشخیص داده و بطرح آن میپردازیم.
برای به تصویر دراوردن جهان سه بعدی، که در واقعیت تجربه میکنیم. بنابراین شیوهای که توهم عمق را بر سطح دو بعدی حاصل میکند، باید درک نموده و بشناسیم. در طراحی میتوانیم دیدهها با تصورات تجسم یافته را به اشکال مختلف طراحی نماییم.
در گچبری تهیه نقشه و طراحی اشکال مختلف که اکثرا بصورت برجسته میبایستی ترسیم و سپس با ساخت بر روی سقف و دیوارها پیاده شود. میبایستی ترسیم کننده آشنایی کامل با اصول ترسیم و خطوط مختلف با ضخامت متفاوت که یکی از اصلهایی است که بر زیبایی نقشه و به درک آن کمک میکند داشته باشد.
معمولا برای کشیدن نقشه در اندازه های مختلف از گروه خطهای مختلفی که استاندارد شده است، استفاده میکنند. در نقشه کشی ۴ گروه خط کاربردی که عبارتند از ۱٫۲ و ۰٫۸ و ۰٫۶ و ۰٫۳ میلی متر و هر کدام برای ضخامت معینی بکار میرود و همچنین در هر گروه ۶ نوع خط وجود دارد که هر کدام برای منظور خاصی استفاده میشود.
نکات مهمی که در کاربرد خطوط باید رعایت شود:
- رسم خطوط باید با توجه به مفهوم آن انتخاب شود.
- قطر خطهای نقشه باید از یک گروه خط تبعیت کند.
- قطر خطها را باید مطابق نقشه مورد نظر انتخاب کرد.
- قطر خطهایی که تصویر قطعهای را مشخص میکنند باید دارای مقیاس معینی بوده و در هر جای نقشه با یک ضخامت باشند.
معمولا پس از تعیین موضوع نقشه از یک قطعه یا یک سازه مورد نظر اقدام به تهیه طرح اولیه میکنند که در حقیقت بعد از مرحله دیده و تحقیقات صورت میگیرد و برای تجسم یک تصویر حقیقی و سه بعدی از جسم تصویر مجسم یا در دید افق (پرسپکتیو) تهیه میکنند.
مشخصات فنی
عبارت است از اطلاعات جسم مورد نظر که شامل اندازهها، نماها و برشها، و فایلها و رعایت استاندارد علائم اقتصادی و خطوط قراردادی میباشد. ضمناً کادر نقشه ولی آت (تعیین محل تصاویر) نقشه و جدول مشخصات نقشه شامل عنوان نقشه، مشخصات رسم کننده، و سایر مشخصات آن باید کامل باشد.
طرح زدن و گلها باید برهم منطبق باشند و در موقع برگرداندن طرح نیز باید در کنار هم قرار بگیرند.
توجه: اگر طرح بر هم منطبق نباشد در موقع ساخت، نمیتوان آنها را بصورت سالم درآورد چون تمام گلها کنار هم نیستند، مثلا اگر نیمی از طرح با نیمه دیگر ۵ میلی متر فاصله داشته باشد در این طرح بسیار زشت و ناهماهنگ است و قابل ساخت و ساز نیست و باید طرح را پاک کرد و دومرتبه آن را گرته نمود. در موقع برشها دقت لازم بعمل آید.
ساخت و ساز باید با علاقه و دقت خاص انجام پذیرد زیرا اگر دقت نشود امکان این که ساقهها از جای خود کنده شوند وجود دارد. پس از اتمام کار با انگشت شصت بر روی سطح کار بکشید و دقت کنید که سطح کار صاف و یکنواخت باشد.
بعد از کنده شدن ساقه و یکبرگ بلافاصله کمی کشته را با قلم بوم برداشته و در گچ فرو برده و با کف دست خود بهم بزنید. و بلافاصله در محل ریخته شده بگذارید این مرحله را کشته زنده میگویند (لازم بذکر است که قبل از کشته زنده گذاشتن، آب زدن محل الزامی است). سعی کنید که کار پیچیده نشود. گونیا کردن کار و دقت در تمام مراحل گچبری میبایست رعایت شود. در پایان با فوت کردن به سطح کار و زدودن براده گچهای اضافی سطح کار را پاک کنید.
تصویر سه بعدی از کار تمام شده برای نشان دادن محصول و استفاده از آن:
برای این که تصویر یک قطعه روی صفحه کاغذ متناسب با ابعاد آن رسم شود از مقیاس استفاده میکنند به عبارت دیگر اگر تصویر قطعه ای که باید رسم بشود دارای ابعاد بزرگ تر از اندازه کاغذ نقشه باشد باید آن را به نسبت کاغذ رسم کرد و چنانچه اندازه مورد نظر خیلی کوچکتر باشد باید به مقیاس معینی بزرگ کرده و در حقیقت مقیاس عبارت است از اندازه ترسیمی نقشه بر اندازه حقیقی که آن را با حرف M نشان میدهند. بدیهی است عدد اندازههای حقیقی روی نقشه ثابت میباشد تنها نقشه ترسیمی به نسبت کوچک تر یا بزرگ تر ترسیم میشود.
کارهای برجسته
از جمله کارهای برجسته می توان به لندنی سازی اشاره کرد.
کارهای کشتهبُری
در کارهای کشتهبری زمینه کار با بوم رنگی بوسیله گچ انجام میشود. سپس بر روی گل و برگها با رنگ پلاستیک و گواش الوانی به صورت پردهگذاری از رنگ باز به تیره در ۵ پرده بر روی هم رنگآمیزی انجام و در پایان با رنگ مشکی قلمگیری میشود که بسیار زیباست.
گاهی اوقات کشتهبری به صورت یک رنگ سازی انجام میشود، که همان کیفیت را دارد و به آن یکرنگ سازی میگویند.
تخمه درآوری شیوهای در تزیینات گچی که با پر کردن نقوش حفر شده در زمینه گچی ساده با گچ رنگی بوجود میآید و نظایر آن بکار میرود.
در کار تخمه درآوری، گچبُر گچهای الوان را بر روی هم انداخته و سپس بر سطح کار، کشته سفید میاندازد، یا گل سفید میکشد. که به آن گل گیوه میگویند و بعد از خشک شدن به این ترتیب هر پره گلی را میتوان به رنگهای انداخته شده برش داد و اضافه را پاک کرد تا به حلقه رنگ دلخواه رسید.
منبع: گچبری – ابوالقاسم گرامینژاد