آشنایی با انواع طرح های گچبری
در این بخش به بررسی و شناسایی اص.ل کلی در انواع طرح های گچبری خواهیم پرداخت.
در گچ بری بکارگیری انواع گرههای هندسی و نقوش اسلیمی و ختایی در لا به لای کتیبه نگاریها و اسپرهای خطی با گل و برگهای پهن و گود و برجسته عظمت و شگفتیهای وافر در آثار هنری این دوره ایجاد شد.
در پایان دوره مغول هنر گچ بری در زمینه گل سازی، طرح های هندسی و گره و کتیبه نگاری به اوج خود رسید. یکی از فاخرترین نمونههای گچ بری دوره ایلخانی محراب اولجایتو در مسجد جامع اصفهان است که دارای تاریخ ۷۱۰ هجری و همزمان با ساخت گنبد سلطانیه است از دیگر نمونه های غنی گچ بری مسجد حیدریه قزوین، گنبد علویان همدان، مقبره علی ابن جعفر قم را میتوان نام برد.
هنر گچبری در گنبد سلطانیه از ویژگی قابل توجهی برخوردار است. از گچ هم به عنوان ملاط و هم به عنوان مهمترین هنر کاربردی در تزیینات دو دوره بنا استفاده شده است.
در گچ بری از نقوش هندسی ریز و درشت که نموداری از “سلی”، “طبل” و ….در گره های تند و کند و انواع تزیینات گچی و کتیبه نگاری گچ بری و نقاشی شده است.
در تزیینات گچ بری گنبد. طرحها و نقوش از نظر ابداع بسیار غنی و یک دست و از نظام هماهنگی برخوردار است. کثرت شکل ها و طرح ها در یک نظم ویژه منطقی برخوردار است. انحنای بسیار زیبای دوایر و نقوش منظم هندسی، نقوش اسلیمی فراگیر در برخی نقاط سه بعدی است و در طاقها و چشمه طاقهای هشت گانه گچ بری به این روش اجرا شده است.
ویژگی بارز نقوش گیاهی یا اسلیمی متحرک و پیچ و تاب و رشد و نمو و زندگی و زایندگی آن و یاداور نشاط سرسبزی و خرمی است.
در نقوش گیاهی ساقه های اسلیمی یاختایی از نقطه مشخص، سفر خود را آغاز می کنند و روی به سوی درون، تا سه بار به سمت راست و چپ پیچ و تاب می خورند و در فرجام با پایانی زیبا همچون یک سر اسلیمی، یک گل یا برگ در فضای زمینه رها می شوند.
حرکت مارپیچ ساقهها و برگها که دم بدم یکدیگر را قطع می کنند و از محل تقاطع آنها برگ یا غنچهای میروید تار و پودی زنده در حیات ایجاد میکند که خود نشان از شجره طیبهای دارد که اجرای آن در سفر عاشقانهاند.
خود میزایند و خود میرویند و چون سفر هر یک به غایت میرسد. باز از سر آغاز میکنند. از این روست که تزیینات نقوش اسلیمی بر گرفته از فطرت پاک و ضمیر روشن و مفاهیم و معانی سنتی است و در جای جای تزیینی محیط زیستی پیرامون انسان مسلمان آیینه تمام نمای حیات ازلی و ابدی و انتقال از دنیایی به دنیای دیگر دارد که مرگ و نیستی ابدی در پیشگاه الهی در آن جای ندارد. نقوش اسلیمی و گل و بوته با درهم آمیختن تمام عناصر و عوامل طرح های گچ بری در ترکیب با نقوش آجری مهری در ایوان های طبقه دوم در تمام طاق ها و چشمه طاق ها به اوج شکوفایی خود رسید و به مثل پارچه زربفت یا نقوش تذهیب و مینیاتورهای ایرانی که دارای نظم و ترتیب ویژه و موزونی است، با نوای موسیقی ایرانی هماهنگی دارد این زیبایی به حدی است که باید آن را دید و از نزدیک لمس کرد.
هنر گچ بری و انواع طرح های گچبری در تزیینات دوره دوم گنبد سلطانیه استفاده شده و تمام تزیینات و نقاشی های رنگی دوره دوم که شامل اشکال هندسی و نوشتاری است بر روی سطح گچ انجام گرفته است. تنها کاربرد گچ به جز ملاط آن در خارج بنا در ضلع شمالی گنبد و در بالای ورودی به شکل نوشته های قرانی و نقوش اسلیمی است. تزیینات گچ بری در گنبد سلطانیه به صور گوناگون چون، برهشته و یا برجسته و نیم برجسته کاری، گچ بری تو پر و توخالی، گچ بری الحاقی، معرق گچی نقوش مهری بند آجر و آجر کاری کاذب و گچ بری پیش ساخته روی پارچه انجام پذیرفته است که در این جا ضمن تشریح و تقسیم تزیینات گچ بری بیرونی و درونی به شرح هر کدام خواهیم پرداخت.
در تزیینات گچ بری سردر شمالی از شیوه برهشته که بسیار پرکار است استفاده شده اغلب شامل نقوش اسلیمی گل و برگ است که در میان این نقوش آیات مبارکه قران کریم نگارش شده است. این شیوه گچ بری بسیار برجسته است به گونهای که قسمت های گچبری شده بسیار بیرون زده، نشان داده شده است. این بخش قابل مقایسه با مسجد جامع گلپایگان است.
هنرمند گچ بر در این درگاه ضمن تقسیم زمینه کار به ابعاد مختلف در کادرهای مربع، مستطیل و لچکی، گچ بری و حاشیه بند و نقوش و کتیبه ها را متناسب با زمینه در نظر گرفته و اجرا کرده است.
اجتناب از تکرار نقوش و ابداع نقشی نو در داخل کادرها و یا قابهای ویژهای که خود از نقوش هندسی چون چند ضلعی، لچکی یا مثلث، لوزی و مربع ها اجرا شده است و خود زمینه ها و کادرها جلوه ویژه، به نقوش زیبای داخل آنها داده است.
در میان زمینههای نقوش هندسی یا کادرهای زمینه نوارهای بسیار زیبا و جالب تزیینی دیگر که هر کدام دارای نقوش متفاوتی از قبیل گچبری، نقاشی یا نقوش اسلیمی، کتیبهها و نقوش متاثر نقوش یونانی که به ماندر معروف است در برخی ایوان ها به چشم میخورد.
طرحهای نقوش گره با نقاط هندسی و نقوش گل و بوتههای گیاهی و اسلیمی بر روی آنها کنده شده که با رنگ آمیزی، جلوه و زیبایی ویژه ای به خود گرفته است و نقوش مختلف گره سازی با گچ به طرز جالبی کنده کاری شده است.
الگوهای اسلیمی
شناخت نقوش اسلیمی در آشنایی با انواع طرح های گچبری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اسلیمی ها اصولا باز آفریننده فرایندهای کیهانی آفریدگار از طریق طبیعتاند، همچنان که نواخت (ریتمی) بنیاد طبیعت است، طرح های اسلیمی در گچبری نیز معنا نواخت دارند. هر اسلیمی باز نمای محترکی است که تکرار منتظم ویژگیها، عنصر، و پدیده ها بر آن دلالت میکنند، هم از این رو دارای تناوب است.
این نواخت حکایت از زمان دارد – زمان بر این معنی که نقش مایهها با توالی زمانی همچون موجها، یا ترکیبی از سیلان و چرخش، پا پیش می نهند. نقش مایه ها نه چنانند که بسادگی، چون ردههای موسیقی، در زمان یک به یک دنبال هم آیند؛ بلکه انتظامی معین را نمایشگرند که بر حسب ساختار و تاثیرشان نواخت میپذیرد و در ترکیباتی فضایی مجتمع میگردد. اسلیمی کل سطح را پر نمیکند بلکه عملا چون صوری ست در فضا که برجسته وار بر پس زمینه ی انفعالی قرار گرفته باشد. پس زمینههایی فضایی، همچون مکمل این صور و رنگ هایشان، اغلب نماینده مفهوم و طرح تداوم فضایی مثبتاند که بنابر آن، تناوب (یا وقفه اهمیتی در حد نقش مایه می یابد. این نقش مایه ها موجد الگوهای مدور بیپایانند، همانند دوایری از آب بر پهنه حوض که در دامنههای واحد و متعدد گسترش مییابند. منشا عناصر اصلیشان را میتوان در نقش – نمادهای مذهبی ایران باستان که بشنین، گلک، پنجه-برگ، شکوفه های اسلیمی، و صور ابرهایی که از چین آمده از آن جملهاند.
یکی از خصوصیات برجسته معماری و گچ بری دوره ایلخانی مهارت فوقالعاده در گچ کاری و استفاده زیادی بود که از آن به انواع مختلف به عمل آمد. معماری اسلامی در ایران در تمام ادوار و قرون سه نوع تزیین بر روی بنا نشان میدهد، که عبارت است از آجر کاری، گچکاری، و کاشی کاری. از لحاظ زمان استفاده از هر یک از این سه نوع با دو نوع دیگر مصادف و منطبق است، ولی گچ مدت درازتری از مصالح دیگر به کار برده شده است. مثلا آجر کاری تزیینی در دوره قبل از سلجوقی به حداکثر خود رسید.
در قرن چهاردهم به تدریج از اهمیت آن کاسته شد. اولین کوشش در به کار بردن کاشی در دوره سلجوقی به عمل آمد و در دوره ایلخانی به آستانه کمال و هنر و زیبایی، که در دوره تیموری و صفوی تجلی کرد، رسید. از طرف دیگر گچ یکی از خصوصیات عمده تزیین ابنیه اولیه دوره اسلامی در ایران بود و در تمام قرون بعد رواج و عمومیت خود را حفظ کرد. ابنیه دوره سلجوقی نمونههایی از طرق استفاده از گچ در دوره ایلخانان را نشان میدهد که عبارتند از سفید کاری نواحی بزرگ دیوار، ساختن کتیبه و محراب، تقلید آجر کاری و کاشی کاری، که یکی قبل و دیگری بعد از آن دوره رواج یافت وقت بیشتری لازم دارند و نسبتا گران تر تمام می شوند. گچ فقط در سطوح داخلی به کار برده شده است. ممکن است تصور شود که علت عدم استفاده از گچ برای سطوح خارجی آن بود که گچ در مقابل تغییرات هوا استقامت کمتری دارد و همچنین انعکاس نور خورشید در آن شدید است، ولی احتمال قوی تر آن است که سلیقه ایرانیان اقتضا نمیکند که در خارج بنا گچ به کار برده شود زیرا در ابنیه اسلامی ممالک دیگر سطوح خارجی با گچ پوشیده یا سفیدکاری شده است.
در ادامه مباحث مربوط به آشنایی با انواع طرح های گچبری باید گفت، در بکار بردن گچ طرق مختلف موازن و مقارن یکدیگر در تمام دوره دیده میشود. برجسته کاری با گچ، که اغلب در چندین ورقه ساخته و اشکال و طرح ها عمیقا از زیر تراشیده شده، تا اواخر دوره به کار رفته است. که در طی این دوره سطوح صاف دارای طرح های منگنه ای رواج یافت و در اواخر دوره استعمال گچ دربرجسته کاری کوتاه و آنچه که میتوان گچ کاری خطی نامید، پیدا شد، و هر یک از این شیوه با چندین رنگ نمایانتر میشد.
گچ در برجسته کاری بلند. استعمال گچ در ساختن برجسته کاری بلند و کندهکاری یکی از فراوردههای مخصوص دوره سلجوقی است که در دوره ایلخانی ادامه یافت و در این دوره خصوصیات مشابه دوره قبل بود، تا این که علاقه به این قسم نقوش برجستهکاری گچی در اواسط قرن چهاردهم از بین رفت. بهترین نمونه افراط و پرکار نقوش برجسته و کنده کاری گچ در گنبد علویان در همدان دیده میشود. طبیعی است که نقوش گل و بته برای برجسته کاری با گچ در چند موضوع طرح های خیلی ساده از رشته های نازک گچ وجود دارد، ولی این تکنیک به طوری که از ابنیه موجود مشهود است، مخصوصا در یزد و ابرقو رواج داشته است. مقبره حسن بن کیخسرو در ابرقو، گنبد سیدون در ابرقو، قبر سید رکن الدین در یزد. و مدرسه شمشیه در یزد با هم شباهت نزدیک دارند و تزیین گچ کاری به جلال کاشی کاری های آرایش قرون سیزدهم و چهاردهم در ایران است. گچ کاری های مزبور با رنگ های مختلف مانند آبی روشن، آبی سیر، قرمز، سبز، زرد و قهوه ای رنگ شده و علایم اکلیل کاری روی آنها دیده میشود.
در گچبری نقاشی و رنگآمیزی یکی از اصولی میباشد که هنگام طراحی میبایستی در نظر گرفته شود همان طور که در بخش های دیگر به آن اشاره گردید، رنگسایه و رنگآمیزی یکی از مهم ترین عوامل در زیبایی گچ بری بعد از اتمام کار خواهد بود، با توجه به این مساله لازم دانسته به شرحی از نقاشی و رنگآمیزی در این بخش اشاره گردد.
نقاشی و رنگآمیزی در آشنایی با انواع طرح های گچبری
هنر نقاشی دیواری از دیرباز جزء کارهای ذوقی بشر محسوب میشده و از زمانی که انسان در غارها میزیسته انجام میشده است. رنگ آمیزی دیوارها در تمدن سیلک در هزاره پنجم پیش از میلاد و نگاره های فراوانی که بر روی ظروف و ابزارهای چوبی سلاح ها انجام می شده بازگو کننده باورها و تمایلات هنری مردمان زمانها پیش از تاریخ است.
در هنر نقاشی از قواعد هندسی و دانش مهندسی استفاده شده است که این دو مثال بارز از هنرهای سنتی در ایران است و بر وابستگی فن و هنر تاکید دارد.
رنگ و نقاشی اکثرا ساده و بی پیرایه است، فرهنگ و نقاشی دیواری از کهن ترین زمان ها در نزد بسیاری از فرهنگ ها و ملل به صورت یکی از هنرهای کاربردی در معماری رایج بوده است. اما آنچه که در ایران به شکل ویژه انجام میگرفته، در برابر سایر انواع آن که نصب تندیس به مقدار زیاد بر روی آن افزوده است، منطقی تر و پسندیده تر است. شاید بتوان گفت رنگ اولین عنصر تزیینی بشر در معماری بوده است. از جمله نقاشیهای کوتاه خواجه در شهر هترادر دوره اشکانی از نمونههای آشکار نقاشی دیواری در ایران است.
آنچه که هنرمند ایرانی از نقاشی می دانست منحصر به دوران های گذشته بود، که در خاو نزدیک رواج داشت، و به ویژه ستایش شاهان و شاهزادگان و ترسیم کارهای آنها و جنگها و صحنههای مذهبی و دلاوریها و سوارکاریها آنها و افزون بر اینها، مناظر، باغ ها و درختان و مناظر عاشقانه و داستانهای اسطورهای و غیره که اغلب آنها از بین رفته است.
نقاشیهای دیواری کاخ سلطان محمود در قرن چهارم و پنجم قمری که نقش سپاهان و فیل است و نیز تصاویر مناظر روم و تاریخ رویدادهای معروف ساسانی و غیره است.
با پذیرش دین اسلام و حرمت نقوش انسانی در اوایل قرون اسلامی هنرمندان نقاش زبر دست ایرانی به نقوش گیاهی و تصاویر هندسی گرایش پیدا کرده و به تدریج در آثار خود موضوعات و مضامین مذهبی را به تصویر کشیدند.
در نقاشیهایی که در مساجد و مقابر به تصویر کشیده میشد. اکثرا در آنها نقوش هندسی و گیاهی و داستان های دینی مشاهده میشود.
رنگ در تزیینات گچبریها نقش بسزایی دارد، با توجه به یافته های باستان شناسی این نکته شایان ذکر است که از نخستین قرون اسلامی اولین گچبری ها را رنگ آمیزی کردهاند. مثل گچبریهای مسجد فهرج یزد که با رنگ اخرا، رنگآمیزی شده و نیز گچ بری های به دست آمده در نیشابور در قرن پنجم و ششم هجری – قمری زمینه نقوش و کتیبههای گچ بری را با رنگهای لاجوردی و فیروزهای رنگآمیزی کردهاند.
در دوره ایلخانی رنگآمیزی گچ بری ها و نقاشی آنها کاربرد بیشتری یافت و اکثرا بر روی سطوح گچبری یا کتیبهها رنگ آمیزی میکردند.
هنر نقاشی و رنگآمیزی از جمله هنرهای کاربردی در تزیینات گنبد سلطانیه است. نقاشی و رنگآمیزی نخستین تجارب خود در معماری ایران را به طور کلی در این بنا آزموده و بسیار موفق بوده است.
نقاشی در گنبد سلطانیه بیشتر به طرح هایی که با گچ بری ترسیم شده است و اکثر موضوعات آن از اسلیمی و ختایی ها و گل و بوته ها و شاخ و برگ ها، اسلیمی های طوماری ها، پیچش توام با نقوش هندسی و گره هاست که با نقوش کاشی های دوران متاخر قابل مقایسه است.
در دوره تیموری هنرمندان به نقاشی دیواری بسیار اهمیت دادند و نقوش اسلیمی و ختایی و گل و گیاه و جانوران را به تصویر کشیدند.
رنگهایی که در گنبد سلطانیه برای نقاشیها و گچ بری ها و نگارش خطوط و …. کاربرد داشته شامل، رنگ های سیاه، نقره ای، سبز کم رنگ، اخرایی، قهوه ای، نارنجی، خاکستری و طوسی است.
رنگآمیزی تنها منحصر به گچ کاری برجسته نبود، بلکه به طرح های دو بعدی روی سطوح صاف گچ نیز به کار می رفت. این طرز کار کاملا تازه نبود، زیرا معدودی از ساختمان های قرون قبلی هنوز دارای کتیبه های خطی هستند که به رنگ آبی روشن یا آبی سیر بر زمینه گچ سفید ساخته شده است؛ ولی تکامل حقیقی تزیین رنگی به طور کلی در دوره ایلخانان صورت گرفت.
در بدو امر ابنیه این دوره از رویه دوره سلجوقی در به کار بردن رنگ آبی روشن و آبی سیر، پیروی کردند. این ابنیه عبارتند از مسجد بابا عبدالله در ایین که دارای نقوش غنچه و کتیبه به خط کوفی و نسخ است و مسجد جامع اردبیل که در زوایای سه گوشه های آن نقوش گل ظریف کشیده شده است. در سر چهار گوشه های دیواری طاق نوک تیز امامزاده ربیچه خاتون رنگ مومی، یعنی سبز به کار رفته و در تزیین رنگی دو بعدی مقبره اولجاتیو هشت رنگ مختلف دیده می شود، ابنیه دیگری که این نوع تزیین دارند عبارتند از دو بنا در ابر قو و یزد، که در بالا از آنها نام برده شد، و مسجد گناباد آزادان در اصفهان.
طرحهای رنگی در سطوحی که اشکال مختلف دارند به کار رفته است و در بعضی موارد روی نواحی بزرگ سفید شده به صورت عنصر مجزا و در موارد دیگر یک دیوار کامل را پوشانیده است.
در دوران اسلامی، سنت مجسمه سازی ساسانی کنار گذارده شد. ولی صنعتگران ایرانی صور تزیینی قدیم را در قالب نقش برجسته های سنگی و گچی گسترش دادند و دستمایه ای غنی برای سایر هنرهای کاربردی فراهم کردند و در این میان، نقش مایه هایی چون موجودات بالدار، با سر آدمی، پرندگان و جانوران وحشی با طعمه ای در چنگال، طرح متقارن دو پرنده یا دو حیوان، نخل بالدار، نقش گلسرخی و غیره ریشه در تمدن های خاور نزدیک داشتند. ایرانیان به سرعت از ارزش های تزیینی خط عربی بهره گرفتند و انواع طرح های تزیینی خاص خود را پدید آوردند. اسلیمی ایرانی از خصلتی روانتر و آزادتر برخوردار بود، و غالبا به صور طبیعی نزدیکتر بود. هنرمندان ایرانی نقوش برگ نخلی، زنجیرهیی، قیطانی، ستارهیی، و انواع شکل های هندسی را در طرحهای متنوع به کار میبردند. پس از استیلای مغولان نقش مایههایی چینی چون نیلوفر آبی، گل داودی، ابرپیچان نیز به هنر ایران راه یافتند.
در بیشتر موارد، تقارن دقیق در ترکیب بندی عناصر رعایت میشد. تلفیق رنگ و خط برجستهترین مشخصه تزیین ایرانی بود. هنرمند ایرانی همواره میکوشید استادی خود را در هماهنگی رنگ های درخشانی آشکار سازد.
انواع طرح ها دوره های مختلف در گچ بری به ۴ گروه عمده تقسیم می شوند:
- نقوش هندسی
- نقوش گیاهی
- نقوش حیوانی و انسانی
- نقوش خط و کتیبه
که در دوران های مختلف تاریخ ایران در پیش از اسلام و دوره اسلامی در داخل ایران و خارج از ایران با توجه به آیین فرهنگ و رسوم تغییر پیدا میکرده است.
- طرح دوره ایلخانی-امامزاده احمد بن موسی
- طرح دوره صفویه
- طرح دوره قاجاریه
- طرح دوره فرهنگی
تذهیب (اسلیمی، ختایی):
در ادامه مبحث آشنایی با انواع طرح های گچبری، به بررسی تذهیبهای اسلیمی و ختایی میپردازیم. کلیه عناصر و اجزای شکلی در تذهیب از مفردات تا ترکیبات، همگی نشان از عالم بینشان هستند.
اعم از اسلیمی یاختایی، جزو یا گل آن، به گردش وابسته است، آن را میتوان عالی ترین هنر تجریدی در هنرهای تجسمی دانست. فرم های هندسی و دایره هایی که درهم می روند به طرف وسط بر می گردند و مجدد به خود باز میگردند، اشکالی را ایجاد می کنند که نهایت زیبایی ظاهری و معنوی را با خود به همراه میاورند. تکرار دایره ها نقوش متعددی را ایجاد می کنند که البته بنیان و اساس آنها در شکل واحدی است.
بدین سان در مطلع هنرهای تصویری اسلامی، تذهیب با صور پرنقش و گسترده اش در عین حال به صورت بی ادعاترین و منزه ترین هنر تصویری ظهور می کند و عالی را به نمایش میگذارد که نشانی از فقر ذاتی انسان است.
هنرمند سالک همواره رو به نظام کلی می نماید و در تذهیب نمایش این نظام کل، به صورت ادواری از اسلیمی و ختایی جلوهگر میشود.
از این روست که بندهای ختایی، همواره از پس بندهای اسلیمی نمایان می شوند و در نتیجه ختایی مظهری از جمال الجلال میشود. در این صورت، اسلیمی با جلوه ای از لطف ختایی در میآمیزد و مجموعهای را که نشانی از حقیقت ثابت عالم و هندسه آن است، در صورتی تلطیف شده به معرض دید می گذارد. سرچشمه ختایی ظاهرا برگرفته از شکل تاک است که بیش از پردرختی مظهر عشق و راز و رمز کثرت عالم وجود است. قاعده ترسیم گل در وجوه مختلفش در تذهیب نیز بر دایره استوار است و از تلفیق و ترکیب دوایر، انواع گل های ختایی به شکل غنچه و گل کامل و یا جلوه های مجرد ظاهر میشوند.
کامل ترین گل در مجموعه ختایی که به “لاله عباسی” شهرت دارد، از زاویه ای ظاهر شده که کمتر گلی به این طریق جلوه نموده است. این گل در حقیقت نمایشگر برشی است از لاله های تو در تو که در یک نگاه درون زیبایشی را که قلبی در وسط و بال ها آماده پرواز در اطراف دارد، به نمایش گذاشته است نظام و شکل ختایی در جزء و گل بر گرفته از نظام اسلیمی است. تنوع ختایی با نقوشی که در خاطر ازلی ما آشنایند در پیچش های اسلیمی، حکایتی را از زیبایی های باطن عالم به نمایش می گذارد که در هیچ یک از هنرهای تاریخی بشر، نمونه آن مشاهده نمیشود.
نامگذاریها در ختایی و اسلیمی معمولا یا بر اساس شباهت شکل به نمونه های عینی در عالم طبیعت است یا بر اساس هندسه که شکل یا با درک معنوی از صورت ظاهر آنهاست؛ به این جهت نام های متفاوتی که دلالت های مختلف ظاهری یا باطنی را بیان میکند، بر آنها نهاده اند، نام هایی چون: لچک ترنج، شمشه، سر لوح و ….بیان نسبت این اشکال را با حقیقت نمینماید و این اسامی تنها قراردادهایی هستند که به مرور زمان بر آن اشکال نهادهاند. تذهیب بدون گل و بوتههای ختایی لطف چندانی ندارد. تذهیب خود واجد مقامی معنوی در مجموعه هنرهای اسلامی است که در همجواری با هنر خوش نویسی معاشر گلام گردید و معنویت خود را از آن طریق کسب نموده است.
طرح های گرد
طرح های گرد بر روی سقف ها به اجرا در میاید برای این که طرح را بر روی سقف پیاده کنیم ابتدا می بایستی نقشه طرح تهیه و پس از نصب میلگرد و رابیتس بندی و آماده کردن زیرسازی بوسیله گچ و خاک و سفید کاری طرح را گرته کرد و بوسیله ابزارهای مخصوص مانند دمبر طرح های گرد را گچ بری و آماده نمود.
یکی دیگر از طرح های گرد که بر روی سقف می توان به اجرا دراورد گچ بری در سقف (ترنج) مطابق (شکل ۳۹) می باشد که پس از مرکزیابی و خط کشی با ریسمانکاری اقطار سطح و گرته نمودن طرح بر روی سقف بوسیله قلم گچ بری، قلم برش زمینه ها به شکل پخ بریده شده، گچ زمینه خالی شده و بوسیله سایر قلم های گچ بری عمل برش های بعدی و در نتیجه پرداخت زنی نقش های گچ بری بوجود میاید و نقوش جالب در سطح گچ بری سقف و یا در بدنه در بین قاب ها حاصل می گردد. این نقوش با نقاشی و رنگ آمیزی از یکدیگر تفکیک شده و شکلی بسیار دلنشین به گچ بری میدهد.
طرح های برجسته
آشنایی با انواع طرح های گچبری در اجرای طرحهای برجسته
ابزارزنی
گاهی برای زیبایی اطراف اطاق اقدام به خط کشی های برجسته مینمایند که این خط کشیها پهن و تعداد آن به چند خط موازی و یا نیم دایره های برجسته و یا مثلث های برجسته میباشد که آنها هر کدام بنامی معروف میباشند و به همه آنها ابزار می گویند و بشرح زیر عمل میگردد.
طریقه عمل: پس از این که کار صاف کاری با گچ آماده انجام پذیرفت اطراف اطاق را باندازه دلخواه پایین تر از سقف یک خط افقی کشیده و یک شمشه نازک باندازه ضخامت ابزار مورد استفاده روی دیوار نصب می کنند (ابزار از یک تخته ساده بفرم های دلخواه بریده شده است و جای برجستگی شمشه از روی کار در دل ابزار عمق داده که بلندی شمشه در گودی ابزار مینشیند و حرکت ابزار را روی کار آسان میکند) ابزار را روی شمشه و عمود بر شمشه به طرفی که دست راست حرکت کند حرکت میدهیم در موقع حرکت با دست دیگر مقداری گچ ساخته شده (گچ زنده) در جلوی ابزار نگه می داریم و ابزار را با فشار دست بحرکت دراورده و روی گچ می کشیم در جاهای خالی ابزار، گچ باقی می ماند و بحالت بریدگی های ابزار گچ در محل کار جاسازی می شود. این عمل را دو یا چند بار تکرار می کنند تا تمام محل های جاخالی روی کار صاف و صیقلی بشود. این کار را می توان چند مرتبه انجام داد و شمشه را جابجا نمود. در محل هایی که زاویه قائمه داشته باشند باید این ابزارها را گرد ساخت و با دست گچ بری نموده چون ابزار در گوشه ها به خوبی حرکت نمیکند (این ابزارها به نام های چفت – فیتلهای – و الماس تراش و غیره معروف میباشند). محل تلاقی دیوار و سقف را گرد می سازند و به آن گیلویی میگویند که در بخش های قبل به آن اشاره کرد.
با تلفیقی از گل های عباسی و گل و برگ های اسلیمی به صورت برجسته انجام می شود، که آن کاربرجسته صفویه می گویند و گاهی نیز با تلفیق قطعات آیینه و گچ بری تزیین گچ آیینه انجام می شود.
پیش بخاری سازی و شومینه سازی: در بعضی از موارد ساختن پیش بخاری یا پیش آمدگی در فضا بخاطر نگهداری وسایل و کارهای تزیینی گچبری معمول میباشد. در این روش قبل از گچ کاری اصطلاحا دست پایین صفحه گچی که اصطلاحا صفحه تخمیر گفته میشود در درون دیوار شومینهسازی آماده کرده و اطراف آن را با آجرهای نسوز و سنگ پوشانیده و اطراف و بالای شومینه را که همان پیش بخاری باشد با ابزارزنی و آیینه کاری تزیین مینمایند.